راهی آسمان نمیشد
ابر با کدام بهانه
به پای زمین میافتاد؟
گنجشکها دیوانه نمیشدند
که برای دانهای از آسمان به زمین بیایند.
اگر نیامده بودی پرنده و آسمان و ابر نبود
آنگاه کسی برای خودش دلتنگ نمیشد که ببارد
اگر نبودی من از بهشت بیرون نمیآمدم
اگر نبودی آبها در وضوی کدام فرشته زلال میشدند ؟
رودخانهها به سوی کدام دریا میدویدند ؟
میبینی تو بهانه تولد من
و دلیل بودن دریا و درخت و آسمان و پرندگانی
پس بمان تا زندگی ادامه داشته باشد
تا درخت برقصد تا پرنده اوج بگیرد فرود بیاید
ـ دور خیز پرندگان را به آسمان میبینی؟
اوج میگیرند که عاشقانهتر در پایت بیفتند ـ
تا رودخانه بشکند تا آبشار متولد شود
امروز بارانی از تو جهان را به مهربانی کشانده است
امروز میدانم تولد تو، تولد درخت
تولد باران و آبشار است...
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان